سيزده بدر
سلام سيزده رو هم به در كرديم و مهمان خانه خالم بوديم و ترگل جون كلى بازى كرد و شب هم منزل مادر جانمان بوديم و ديگه از فردا بايد شبها زودتر بخوابيم تا صبح ها زودتر بيدار شويم و اماده رفتن به كلاسها و تصميم دارم كلاسهاى ترگل و برنامه ريزى كنم و كلاسهاى اسكيت و باله و شنا رو هم اضافه كنم اميدوارم جاى خوبى پيدا كنم خودم مد نظرم باشگاه انقلاب حالا ببينم چى ميشه و بايد دنبال مدرسه خوب هم باشم اميدوارم خدا بهترين هارو برامون بخواد راستى چرا هيچ كس نظرى نميزاره روزانه ٥٠نفر به وبلاگ سر ميزنن اما دريغ از يك نظر خوشحال ميشم دوستان خوبى پيدا كنم
نویسنده :
الى
0:30